رئیس انجمن شرکت های صنعت پخش استان اصفهان گفت: مهمترین سرمایه گذاری نرم، سرمایه گذاری روی فروش است. ما40 سال است می خواهیم تولید کنیم؛ اما متاسفانه بیشتر زمین های واگذار شده برای تولید یا راکد مانده یا به فروش رفته است! سرمایه گذاری سخت همیشه شاخص بوده؛ اما سرمایه گذاری نرم مهمتر است. درکوتاهترین تعریف، فروش انتقال اشتیاق است. در فروش، ذهن و زبان و ظاهر (ذ، ز، ظ) دخیل هستند؛ پس فروش سرمایهگذاری نرم است.
جمشید سلطانی در گفتگوی اختصاصی با روابط عمومی اتاق بازرگانی اصفهان افزود: متولد سال ۱۳۵۱ و فارغ التحصیل کارشناسی شیمی کاربردی و دارای مدارک M.B.A و D.B.A و مدیریت بازاریابی هستم. در سال ۱۳۸۰ ضمن کار، دوره های بازاریابی، فروش، استراتژی، انبارداری، سرپرستی، مسئول دفتری، واردات و صادرات، آیین نگارش و چندین دوره دیگر را در سازمان مدیریت صنعتی تهران آموزش دیدم و شرکت ما، جزو اولین شرکتهایی بود که بازاریابی علمی کالاها را شروع کرد و بازار اصفهان را تغییر داد.
وی درخصوص شروع فعالیت حرفه ای خود تصریح کرد: در سال ۱۳۷۳ پس از دریافت لیسانس در کارخانه صنایع شیمیایی ایران، مشغول به کار شدم. بعد در شرکت صنایع دارویی شهید مدرس مسئول کنترل کیفی کارخانه شدم و در تاریخ 8 خرداد ۸۱ پس از استعفا از آن کارخانه، شرکت خاقانی نوین سپاهان را تأسیس و کار خود را به صورت مستقل آغاز کردم.
سلطانی ادامه داد: کار من توزیع، تولید و واردات مواد غذایی با برند «نگین تاج» بود. البته، زیتون، خیارشور و رب را با استفاده از ظرفیت خالی کارخانهای در شیراز تولید میکردم که هنوز هم ادامه دارد. همچنین، روغن زیتون ریتا را از ایتالیا وارد و توزیع میکردم، اما در سال ۹۷ با شروع مجدد تحریم ها روند کار متوقف شد.
این فعال اقتصادی تاکید کرد: ما با مشتری مداری موفق شدیم. مشتری پادشاه است. در ژاپن فروشنده کفش زانو می زند، بند کفش را میبندد و بعد اگر خرید هم نکنی، از صمیم قلب از شما تشکر میکند. ما همچنین، در ارتقای فرهنگ مصرف کالاهای سلامت محور فروشگاه های اصفهان نقش بسزایی داشتیم و بسیاری از کالاهایی که اسم آن را هم نمیتوانستند بگویند؛ مثل کوهن آلمان با فعالیت ما شناخته شد. پس از برجام دستگاهها را از خارج وارد کردیم و الگوبرداریها شکل گرفت و با تمام محدودیتها به خوبی جلو رفتیم.
سلطانی درخصوص اهمیت فروش گفت: در کشور ما سرمایه گذاری روی فروش نشده؛ اما باید گفت که با یک سرمایه گذاری اندک می توان سرمایه گذاری های بزرگی را نجات داد و برعکس، با عدم سرمایه گذاری، سرمایه های بزرگی را می توان نابود کرد. در کشور ما روی صادرات تاکید می کنند؛ اما در فروش داخل هم مشکل داریم! در کشور ما کارخانه محکوم می شود؛ ولی در خارج کشور از کارخانه دار به شدت حمایت می شود.
وی درباره شیوه عملکرد اتاق بازرگانی گفت: هر پروژهای برای موفق شدن به سه عامل نیاز دارد: 1- هدف؛ 2- کنترل و ۳- بازخورد. خروجی باید درست باشد. هر کدام نباشد، موفقیت حاصل نمیشود. اتاق بازرگانی باید اهداف روشنی داشته باشد و آنها را اعلام کند تا دیگران بتوانند با کنترل و بازخورد میزان موفقیت اتاق را تشخیص دهند.
این کارآفرین درباره راهکار حل مشکلات کشور در سطح کلان گفت: حکیم فردوسی می گوید «به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد». ما فرایندی داریم به نام سطح قدرت حل مشکل و هر مشکلی را ابتدا باید بیندیشیم تا حل شود. ما سه سطح حل مشکل داریم: سطح اول هوش است که با آن چهار مسأله حل میشود: خواب، خوراک، خشم و شهوت (تولید مثل). سطح دومی عقل است که با آن همان چهار تا حل میشود و به علاوه نفع شخصی هم نصیب انسان می شود. عقل وسیله و ابزار پیدا کردن رابطه بین چیزها و پدیدههاست. انسان عقل دارد پس نفع شخصی خود را درک کرد. خروجی عقل حسادت و خودخواهی است: چرا من اول نیستم؛ خودخواهی است و چرا او اول است، حسادت است. خروجی عقل جنگهای تمام دنیاست؛ چون منابع محدود و منافع حداکثر است.
وی در همین راستا افزود: سومین سطح خِرد است. نفع و سود در این مرحله حدی پیدا می کند. عقل میگوید: از هر طریقی میتوانی ثروت تهیه کنی. پولدارها عاقلترند؛ اما لزوما خردمند نیستند. پس از جنگ جهانی دوم اروپاییان فهمیدند که پایان آزادی هر کسی، شروع آزادی فرد دیگر است. درواقع از سال 1945 ایده برد - برد آمد. خروجی خِرد آرامش و آسایش، رفاه و رضایت است: به اندازه ای برمی دارم که شما هم برداری: « انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان.» قدرت حل مساله و خردمندی: «کزین برتر اندیشه برنگذرد».
رئیس انجمن شرکت های صنعت پخش استان اصفهان خاطرنشان کرد: قدرت حل مساله و خردمندی مهم است. نهایت آزادی، عدالت و نهایت عدالت، آزادی است. مردم اصفهان عموما خیلی عاقلانه رفتار می کنند و آش را با جایش می خواهند. به نام خداوند روزی ده رهنما: پس شرط لازم خردمند شدن، یادگیری است. خِرد اکتسابی است و لذت در همین است. اگر رعایت کنی، هم نام پیدا می کنی و هم جایگاه؛ مثل آلمان. پس راهکار حل مشکلات، مانند آخر دعواها مذاکره است؛ یعنی خرد باید وسط بیاید. عدل و احسان. اگر خردمند باشیم، جنگ نیست، قاضی هم نمی خواهیم. هزینه ها هم صفر می شود. دو نفر عاقل همواره درگیر می شوند و دو نفر خردمند هرگز.
سلطانی درباره سرمایه گذاری نرم گفت: خروجی عقل، ثروتاندوزی است؛ برخلاف خروجی خرد. ما در سطح کلان کشور می خواهیم عاقلانه رفتار کنیم؛ نه خردمندانه! در حالی که مشکلات را باید در سطح خِرد حل کرد. اگر تولید من برای جامعه ضرر دارد، نباید تولید کنم. بزرگترین راه حل مشکلات اقتصادی چیست؟ جنگ نرم سالهاست باب شده است. اعتیاد جنگ نرم است. سرمایه گذاری نرم و سخت هم داریم. سوله بزنی و کارخانه تاسیس کنی، سرمایه گذاری سخت است. در انقلاب صنعتی هم از سرمایه گذاری سخت شروع شد و در کشورهای دیگر سراغ سرمایه گذاری نرم رفتند؛ یعنی آموزش فروش.
وی با گلایه از درج قیمت مصرف کننده روی کالاها گفت: با چاپ قیمت مصرف کننده روی کالا، تولیدکنندگان را نابود می کنند. در گذشته، در اولین راهبرد ما، خدمات پخش همه لایهها و ارکان صنعت را پوشش می داد. الان از کمیته فروشندگان اتاق خبری نیست. ما فروشندگان، برندهای گوناگون را به شهرت رساندیم. پس متولی ما کیست؟
مدیرعامل شرکت نگین تاج افزود: در کشور آمریکا بالاترین درآمد را بعد از پزشکان، فروشندگان دارند و اکنون رتبه دوم آی. تی. و رتبه سوم فروشندگان هستند و این به خاطر فهم آنها از سرمایهگذاری نرم است. شرکت های اوبر و شل، یک تاکسی و کشتی ندارند. به این سرمایه گذاری نرم میگویند. امروز دنبال سرمایهگذاری نرم هستند. بچه ها را هم این طور پرورش میدهند. پس فروش، مادر همه مفاهیم است. کسانی که در اتاق بازرگانی هستند، سرمایهگذاران سخت هستند؛ نه نرم و این مشکل همه شرکت هاست: چون آموزش ندیدهاند، پس قیمت را پایین میآورند و مدت را بالا میبرند.
وی تصریح کرد: اپل جایگاهش را با فروش درست کرده و تقاضا را ساخته است. کیفیت با بازاریابی باید توام باشد. کپی کردن که پررونقترین است، بدترین کار است: ناتیونال کنار ناسیونال. پس ما فروش را رها کردهایم. در تولید باید خردمندی را وارد کرد. مسئولان چرا به اینجا رسیدهاند؟ خیلی مهم است. اولویت یک نفر اعدامی پول نیست؛ زنده بودن است. پس وقت بالاتر از طلاست. بیمار حاضر است همه چیز را بدهد تا تندرست شود. سلامتی، انرژی و پول. تفاوت برنده با موفق چیست؟ برنده کسی است که عمر و سلامتی خود را برای کسب ثروت می دهد. موفق کسی است که ثروت را وسیله بهبود زندگی و بهزیستی خود و دیگران میکند. ریشه مشکلات ما تک بعدی کردن فرهنگ و ذهن مردم است. پرنده با یک بال نمی تواند پرواز کند. همیشه پولدارها را بد جلوه میدهند. اولویت فرد موفق، اول زمان، بعد انرژی و آخر پول است.
این فعال اقتصادی افزود: پولدار میتواند قانون را عوض کند. پس برای ثروتمندان سقف شیشهای میگذارند. ما چارهای جز مطرح کردن این مباحث نداریم. باید فکر را با تبلیغ جا بیندازیم. انسجام در اقلیت است. آدمهای اقلیت میدانند قدرتشان کم است پس به اجبار با هم متحد میشوند. در واقع از روی عقلشان متحد میشوند. در اکثریت این طور نیست؛ چون فکر میکنند که قدرت دارند. خوبها با هم شبکه نیستند. حاکمیت باید خوبها را شبکه کند. اتاق باید این نقش را ایفا کند. اگر فروش را اهمیت بدهی، همه راه میافتند. اتاق باید در هیأت رئیسه نمایندهای برای امر فروش داشته باشد. اگر کسی تولید کرده، وام نمیخواهد؛ باید کمک کنند تا کالای خود را بفروشد. اتاق باید بحث فروش را به عهده بگیرد. اولین شرط فروش، علاقه به مردم است: شور زندگی، پاداش دارد و شور مرگ، خطاست و تنبیه به دنبال دارد و این دور تکرار می شود... .
وی با انتقاد از برنامه هفتم توسعه ادامه داد: در ابلاغیه برنامه هفتم از واژه های فروش و شادی خبری نیست. در عروسی هاست که همه به خرید میروند و در نتیجه اقتصاد رونق میگیرد. در کشورهای اروپایی جشن هالووین دارند. آنها با این جشن بازار نساجی را راه میاندازند. اروپا بیشترین تولیدش لبنیات است؛ از این رو، در جشن والنتاین شکلات میدهند و آن جشن بیشترین مصرف شیر را دارد. در گذشته، جشن شب یلدا نیز به اقتصاد ما خیلی کمک میکرد.
سلطانی در خصوص سرمایه گذاری نرم افزود: در یکی از کشورهای اروپایی، یکی از ایرانیان تشکی خریده بود و پس از شش ماه به کارخانه گفته بود که تشک شما باعث کمردرد من شده است. آنها تشک را پس گرفتند و پولش را برگرداندند و گفتند اگر خسارت دیگری هم باید بدهیم، حاضریم پرداخت کنیم. این سرمایه گذاری نرم است؛ سرمایه گذاری روی روان افراد.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا اصفهان را برای سرمایه گذاری انتخاب کرده اید، گفت: من حاضرم باز هم در این استان سرمایهگذاری کنم. استان اصفهان منهای آب و هوایش، استان برخورداری است. صنعتی است، در آن ثروت هست، بیکار ندارد و اگر شغلی را شروع کنی و تلاش کنی، موفق میشوی، در تهران جایگاه و اعتبار دارد و حرکتها و اقدامات ایران از اصفهان شروع میشود.
وی درخصوص راهکار رفع معضل و بحران خشکسالی تاکید کرد: برای رفع خشکسالی، سرمایهگذاری نرم لازم است. اگر شما با اداره ای کار داشته باشی، باید راه بیفتی و به آنجا بروی؛ چون تلفن شما را معمولاً جواب نمیدهند، پس ترافیک درست میشود. مدیر صدای کارگاه ما را نمیشنود. شرکتی ژاپنی مشاور شرکت بزرگ فولادی بود. کارمندی گزارش برای او برد. به او گفت: این گزارش را کی به تو داده؟ گفت: معاون. گفت: او از کی گرفته؟ گفت: از سرتکنسین ... رفت تا به تراشکار رسید. آن مشاور گزارش را پاره کرد و دور ریخت و گفت این دیتاها دست ششم است؛ به درد نمی خورد. مدیر باید دستگاه ها را ببیند و بشنود و فقط یادداشت کند. در کشورهای توسعه یافته، وزیر امور خارجه در خدمت فروش است. وزیر ژاپن پس از برجام به ایران آمد و ۱۰ میلیارد دلار تضمین برای فروشندگانش گرفت؛ خسارت برای بر هم خوردن شرایط.
این کارآفرین در پایان ریشه مشکلات کشور را تقصیر، تبانی و تعارف دانست و گفت که از خرده فرهنگ های مردم ماست و در پایان کتابهای آنتونی رابینز «به سوی کامیابی، ۴ جلد»، کتابهای دکتر مصفا و برایانتریسی و کتابهای اقتصاد خرد و کلان دکتر ادیب را برای مطالعه فعالان اقتصادی و جوانان معرفی کرد.